در حال رویش از دو سوی سرم است. در روزنامه خواندم رئیس سازمان امور مالیاتی در اردیبهشت سال 1392 اعلام کرد، خدمات کفن و دفن از پرداخت مالیات معاف شده است. اما بتازگی معلوم شده متولیان قبرستانها با تخلف از قانون یاد شده همچنان برای خرید قبر و غسل و کفن اموات، مالیات دریافت میکنند!
این کاری که وزارت دارایی و اداره امور مالیاتی آن با مردم ایران انجام میدهد، اسکندر مقدونی، بنی امیه و بنی عباس، مغول، تاتار، افغان، روس در زمان اشغال شمال ایران و عثمانی در زمان اشغال آذربایجان و ازبکان در زمان اشغال خراسان انجام ندادند. خجالت آور است که در شهر طرقبه، کنار دست مشهد در سال 1392 قیمت واگذاری قبور به افراد غیربومی 10 میلیون و سال بعد 20 میلیون تومان شده است. جالب اینکه از صاحبان اموات یک میلیون و 800 هزار تومان بابت مالیات بر ارزش افزوده دریافت میکنند!
من منظور بومی و غیربومی را نفهمیدم. همه مردم ایران شهروند و اتباع جمهوری اسلامی ایران هستند. آیا طرقبه ادعای استقلال و تجزیه طلبی دارد که ایرانیان را به دو گروه بومی و غیربومی تقسیم میکند؟ در خبر آمده بود شهروندان بومی طرقبه 50 و 150 هزار تومان برای هزینه قبر پرداخت میکنند. غیراهالی داخل شهر 500 هزار تومان و غیربومیها یعنی مردم سایر استانها 20 میلیون تومان! خجالت آور است، مایه شرمساری است که با مردم بیپناه، این طور غارتگرانه رفتار میشود. درگذشته، مردم هر زمان از شداید زندگی به جان میآمدند در سر حد برآشفتگی بانگ میزدند، خدا مرا هر چه زودتر مرگ دهد زیر خروارها خاک بخوابم. اولیای امور یک شهر کوچک و شورای اسلامی میآیند بدعت ظالمانه میگذارند. مالیات بر ارزش افزوده؟! آخر خندهتان نمیگیرد؟ بعد عدهای نشستهاند و بحث و تفسیر کردهاند اموال غیرمنقول شامل موارد معافیت از مالیات ارزش افزوده است. حتی سنگ قبر نیز اگر مال غیرمنقول معرفی شود نباید برای آن مالیات پرداخت شود!
خبرنگار یکی از جراید که موضوع را پیگیری کرده، مینویسد مسؤولان سازمان فردوسهای شهرداری مشهد، جواب تلفنی ندادهاند. رئیس شورای اسلامی شهر طرقبه گفت اشتباه کردیم، پس میدهیم، کی؟ چگونه؟ خجالت نمیکشید مردمی را که عزیزی از دست دادهاند میجزانید و غارت میکنید؟ من گاهی برای ناهار و شام به سبک مرحوم الکساندر دوما و هونوره دوبالزاک که ارادت زیادی به آن بزرگان دارم (دیدم در روزنامه الاتحاد چاپ دوبی که تا سی سال پیش فرق دست راست و چپشان را نمیدانستند یک رپرتاژ مفصل درباره بالزاک با تصویر یک صفحهای او به چاپ رسیده، آن قدر تصویر زیبا بود که بریدم و در کتابخانهام چسباندم) گهگاه به رستورانها میروم. بیشتر صاحبان رستورانهای مجرب و دوره دیده از ذکر مالیات بر ارزش افزوده در صورت حسابهایشان خودداری میکنند، زیرا مردم زورشان میآید این 9 درصد پول باج سبیل اجباری را که بزودی 10 درصد و 15 درصد خواهد شد بپردازند. مردم از این جور پول گرفتنهای اضافی و غیرضروری خوششان نمیآید و وزارت دارایی را به مسخره میگیرند.
من دچار این توهم شدهام که در دستگاه دولت، برخیها نفوذ کردهاند و میخواهند ناراحتی تراشی کنند. آخر مالیات قبر و ارزش افزوده یعنی چه؟ در دوران استالین، مخالفان را به سیبری یا صحاری ترکستان تبعید میکردند. هر کس بر اثر کار و مشقت میمرد جنازهاش را در همان بیابان دفن میکردند، روی جنازه بدون نام و نشان درخت کوچکی غرس میکردند میگفتند جسد مرده پر از کود طبیعی است و بزودی این صحاری پر از درختان سرسبز میشود. راست میگفتند. اکنون دولت است که باید به صاحبان اموات مالیات بر ارزش افزوده بدهد، زیرا اموات دارای عنصر و ازت و انرژی هستند و ممکن است در گورستانها جنگلهای انبوهی ایجاد شود. پیشنهادی ذهنم را خط خطی میکند. حالا که دولت می خواهد به انحای مختلف برای جمع آوری کسور بودجه از مردم کمک اجباری بگیرد به وزیر دارایی پیشنهاد میکنم رسم برقراری «گریت» را که بعدها جزیه شد، پس از 1500 سال که از سقوط ساسانیان میگذرد برقرار کند و طبق یک قانون که نمایندگان محترم مجلس سریع با یک بشین و پاشو تصویب خواهند کرد، از هر ایرانی بین 12 سال تا 90 سال ماهانه مبلغ بین 10000 تا 20000 تومان «گزیت» گرفته شود تا هم این رسم باستانی احیا شود، هم کسور بودجه جبران شده و بتوان عیدیها و پاداشهای سیصد- چهارصد- پانصد میلیونی عزیزان نازپرورده و نیز کورچشمیها و سایر اقلام کسور بودجه را که اکنون مانند جیب زهاد و عرفا خالی است و بعضی از حشرات موذی در آن سه قاپ میریزند، تأمین کرد. آقایان! این یک پیشنهاد جدی است. خواهش می کنم در دستور کار بگذارید و بررسی کنید.
نظر شما